افسردگی میل به انجام کارهای موردعلاقه را از انسان میگیرد و او را منزوی و گوشهگیر میکند. شاید امسال از آن سالهایی باشد که هرگز از ذهنمان پاک نشود. هرروز شاهد از دست رفتن عزیزی هستیم و مشکلات اقتصادی و شخصی نیز خواب و خوراک را از ما گرفتهاند. ابتدا فکر میکردم اینجا برای گفتن این حرفها مناسب نباشد اما بعد به خودم آمدم و دیدم خیلیها افسرده شدهاند و از زندگی ناامید! پس خواستم راهی پیشنهاد کنم تا این دوران را راحتتر بگذرانیم. شاید از غصههایمان کم نشود اما حداقل داروهای اعصاب به نسخهی زندگی اضافه نمیشود. آیا شمایی که در حال خواندن این مطلب هستید دیگر دلودماغ ندارید؟ اگر اینطور است با من همراه شوید شاید بامطالعه مطلب امروز حالتان بهتر شد.
افسردگی و تخریب ذهن
اولین بلایی که افسردگی سرمان میآورد این است که علاقههایمان را از ما میگیرد. شاید سالهای سال باشد که با لگو کار میکنید اما وقتی افسرده میشوید دیگر نمیتوانید دو آجرک بردارید و به هم وصل کنید. ذهن میخواهد کاری کند اما وقتی به بازوها و انگشتان دستور میدهد انگار جان ندارند که کار کنند. همین باعث میشود حرص بخورید، خود را سرزنش کنید و از دیدن مجموعههای لگویی بدتان بیاید. پس آتش به زندگی میزنید و در اولین فرصت همه را میفروشید تا دیگر نگاهتان به آنها نخورد.
تمرکز دوباره
اگر میخواهید افسردگیتان بهبود یابد بهتر است چیزی پیدا کنید که روی آن متمرکز شوید اما حواستان باشد که کوچک باشد تا ذهنتان نترسد. مینی فیگورهای (آدمکهای) لگو بسیار کوچکاند. میتوانید با دوربین گوشی از آنها عکس بگیرید. اگر لگو ندارید از هر اسباببازی که دارید استفاده کنید. اگر اسباببازی ندارید از هر چیزی که به نظرتان جالب است استفاده کنید. شاید عکسهایتان خوب از آب درنیایند، تار باشند یا اصلاً کجوکوله باشند اما هدف این است که دستهایتان را به کار بگیرید. وقتی این کار انجام شد احساس بهتری خواهید داشت. شاید ذهنتان میگوید این کار به درد نمیخورد اما به خود بگویید: «این کار را انجام میدهم اگر فایدهای نداشت بیخیال میشوم.» هر کار کوچکی که دستهایتان را درگیر کند، ذهنتان را منحرف کرده و در بهبود افسردگی کمک میکند.
تعیین هدف: هر بار یک گام به جلو
افسردگی در افراد مختلف به شیوهای متفاوت عمل میکند اما در همه باعث میشود انجام کارهای کوچک، بسیار بزرگ و غیرممکن جلوه کند. وقتی دستهایتان را درگیر و چند روزی این کار را تکرار میکنید قدم بعدی این است که برای هرروز یک هدف تعیین کنید. هرروز قسمت کوچکی از یک مجموعه کوچک لگویی را بسازید. یک روز خانه را جارو کنید، برای همسایه خرید کنید یا هر کار کوچک دیگری که ذهنتان را نمیترساند. حتماً لازم نیست یک دفتر بردارید و برای ۳۰ روز برنامه بنویسید. هدف هرروز را همان روز که بیدار میشوید تعیین کنید. معمولاً وقتی این کار را برای مدتی انجام میدهید خودتان بهطور خودکار اهداف را گسترش میدهید. مثلاً اگر قرار بوده قسمت کوچکی از لگو را تکمیل کنید یکدفعه به خودتان میآیید و میفهمید کل مجموعه را ساختید! اینکه کاری که میکنید چقدر کوچک به نظر برسد اهمیتی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد حس رضایتمندی خاصی است که از به اتمام رساندن آن کار کوچک در درونتان حس میکنید.
معجزهی عشق
اولین زخمی که افسردگی میزند این است که مجبورتان میکند از چیزهایی که زمانی به انجام آنها عشق میورزیدید دست بکشید. پس به شما توصیه میکنم: «شاید مدتی منفعل شوید اما قرار نیست همیشه اینطور باقی بماند، از عشقتان دست نکشید. به این فکر نکنید که قرار است چه بشود. شما شروع کنید هر چه پیش آید خوش آید. هیچکسی فردایش را ندیده است. شاید فردا روزی باشد که همه را غافلگیر کند.» اگر کاری را دوست دارید کمکم به انجام دادن آن مشغول شوید. اصلاً انتظار نداشته باشید که آن حس همیشگی به شما دست دهد. اصلاً هیچچیزی حس نمیکنید اما باید آن را انجام دهید. اگر از ساختن لگو لذت میبردید، شروع کنید یک قسمت کوچک از آن را بسازید. اصلاً درستوحسابی هم نسازید، کج و کوله بسازید. بسازید و اگر خوب نبود فردا خراب کنید. درهرحال لگوی کج و کوله ساختن هیچ کسی را نکشته است! اگر فایده ای نداشته باشد ضرری هم ندارد.
کلام آخر
افسردگی سخت است اما متأسفانه حقیقی است. این هم حقیقت دارد که قابلدرمان است. من هرروز تلاش میکنم؛ شاید تلاشم آنقدرها به چشم نیاید اما زندگی را برایم ممکن کرده است. دیگر برایم مهم نیست تلاشم به ثمر میرسد یا نه اما تمام سعیام را میکنم. اینکه میدانید قبل از شما هم کسانی بودهاند که این راه را رفتهاند احتمالاً انگیزهتان را برای خوب شدن بیشتر میکند. شاید در ابتدا سخت به نظر برسد یا حستان از بین رفته باشد اما کوچکترین قدم میتواند مؤثر باشد. به اینکه چه میشود فکر نکنید؛ به این فکر کنید که فعلاً بهتر است چه کنید.
یادآوری: افسردگی اگر در انجام کارهای روزمره شما تداخل جدی ایجاد کند باید از طریق متخصص پیگیری شود. اگر دچار مشکل جدی هستید حتماً به پزشک مراجعه کنید.
خب بگویید این روزها به شما چه میگذرد؟ چه احساسی دارید؟ افسردهاید یا خوب شدهاید؟ چهکار کردید که خوب شدید؟ آیا ساختن لگو به بهتر شدن احساستان کمک کرده است؟ لطفاً از طریق بخش نظرات همراه ما باشید.